اخبار تکنولوژی 13

معرفی تکنولوژی

اخبار تکنولوژی 13

معرفی تکنولوژی

آیفون‌های 2020 احتمالا با سنسورهای تثبیت‌کننده تصویر ارائه خواهند شد

براساس آخرین شایعات ظاهرا در نسل بعدی گوشی‌های آیفون شاهد سنسورهایی بهبودیافته‌تر از همیشه خواهیم بود. گفته می‌شود که آیفون‌های بعدی به‌جای تثبیت‌کننده اپتیکال یا به‌قولی لرزشگیر اپتیکال از فناوری تثبیت‌کننده تصویر در سنسورهای خود بهره خواهند برد.

آیفون

آیفون‌های کنونی و به‌طور کلی گوشی‌های هوشمند معمولا مجهز به تثبیت‌کننده تصویر اپتیکال هستند و انتظار می‌رود که گوشی‌های آینده به‌جای تثبیت‌کننده تصویر اپتیکال با فناوری تثبیت‌کننده تصویر در حسگر همراه باشند تا لرزش تصویر حذف شود و فیلم‌برداری و عکاسی در حالت حرکت عملکرد بهتری داشته باشد.

در حال حاضر مشخص نیست که آیا اپل این قابلیت جدید را برای عملکرد بهتر دوربین و کیفیت تصویر بالاتر ارائه می‌دهد یا به‌دنبال کاهش هزینه‌های این سری محصولات است. به‌هرجهت فعلا اطلاعات کمی دراین‌زمینه در دسترس قرار دارد و باید منتظر باشیم و ببینیم اپل برای سری بعدی آیفون چه برنامه‌ای خواهد داشت. قطعا چنین قابلیتی عملکردی فوق‌العاده را در عکاسی و به‌طور کلی در دوربین‌های آیفون به ارمغان خواهد آورد.

قیمت به‌روز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان و آگاهانه‌ی انواع آیفون‌های اپل نیاز دارید را در بخش محصولات زومیت بیابید؛ مقایسه‌ی مشخصات فنی انواع گوشی‌های موبایل آیفون در کنار گالری تصاویر رسمی همگی در این بخش در دسترس شما خواهد بود.



منبع:

پانوس پانای: برای ساخت نرم‌افزار قدرتمند، باید سخت‌افزار قوی ساخت

روز گذشته، مایکروسافت محصولات بسیاری معرفی کرد که برخی کاملا نوآورانه، برخی ارتقای عمده و برخی نیز اساسا دسته‌بندی جدیدی بودند که شرکت امیدوار است منعکس‌کننده‌ی رایانش فردا باشد. بیشتر زمان رویداد دیروز به پانوس پانای اختصاص داشت که مدیر تمام محصولات سخت‌افزاری ساخت این شرکت است؛ از ایکس‌باکس گرفته تا لپ‌تاپ و هولولنز. او دیروز سرفیس دوئو را معرفی کرد که شاید بتوان آن را اولین جولان دوباره‌ی این شرکت در بازار گوشی‌های هوشمند از زمانی‌ بدانیم که ساتیا نادلا خط گوشی‌های این شرکت را در سال ۲۰۱۶ از بین برد. پانوس می‌گوید مایکروسافت قصد دارد تا اواخر سال ۲۰۲۰ دو محصول جدید با نام‌های سرفیس دوئو و نئو معرفی کند که دو نمایشگر لمسی خواهند داشت.

به کدام‌یک از محصولاتی که امروز معرفی کردید، بیشتر علاقه‌مند بودید؟

برای تعطیلات امسال محصولات فوق‌العاده‌ای داریم که به نظرم هم برای مشتریان و هم طرفداران حق انتخاب گذاشته‌ایم و این همان چیزی است که برایم اهمیت دارد. بنابراین نه‌فقط یک محصول که تمامی آن‌ها برایم اهمیت دارند و همگی همچون فرزندانم هستند. من عاشق تمامشان هستم و مدام از لحاظ علاقه‌مندی بینشان در حال نوسان هستم. 

اشتباه برداشت نکنید، من از همه‌ محصولات استفاده می‌کنم؛ اما چون سال پرکاری داشتم، مجبور بودم از دیوایسی به دیوایس دیگر در نوسان باشم. ما هر سال معمولا یک یا دو محصول را عرضه می‌کردیم و امتحان این همه محصول کمی برایم چالش‌برانگیز بود. برای مثال، درمورد سرفیس لپ‌تاپ، ترجیحم استفاده از لپ‌تاپ پارچه‌ای است تا فلزی؛ یا با اینکه عاشق سرفیس پرو ایکس هستم، عاشق پرو عادی هم هستم و مدام بین این دو در نوسانم. درنهایت، دوست دارم مشتریانمان حق انتخاب داشته باشند و این احتمالا موردعلاقه‌ترین چیز برایم است.

اگر به هفت سال پیش برگردیم، فقط یک محصول وجود داشت و باید به چه فکر می‌کردید؟ یا دوستش داشتید یا خیر؛ باینری (دودویی) بود و تمام. اما حالا چه داریم؟ کدام‌یک؟ چه رنگی؟ چه سیلیکونی؟ چه جنسی؟ چه فرم‌فکتوری؟ این چیزها است که برایم درجه یک محسوب می‌شوند. فکر کنم تمام اعضای تیم حسابی کنجکاو و هیجان‌زده بودیم و از این می‌گفتیم که با این همه اطلاعاتی که قرار است در نود دقیقه به مردم ارائه بدهیم، کلیدواژه‌ی این رویداد چه چیزی باید باشد؟  سه روز پیش که با اعضای تیم نشست داشتیم، مدام تمرین می‌کردم تا بخشی کم و زیاد نباشد یا چطور باید داستانِ درست را روی صحنه روایت کنم؛ اعضای تیم می‌گفتند؛ خب پانوس، سختی بیان موضوعات یک‌چهارم پیچیدگی ساخت آن هم نیست. دو سال در تلاش بودیم تا این محصولات را بسازیم،  حتی برخی بیشتر از دو سال زمان برد.

چرا برای فصل تعطیلات امسال دو تبلت سرفیس طراحی کردید؟

ازآنجاکه می‌دیدیم محصولات خانواده‌ی پرو بسیار موفق هستند و مشتریان علاقه‌مند بسیاری داریم که خواهان ثبات آن هستند، چند راه برای اندیشیدن داشتیم: اولا مشتریان تجاری بخش بزرگی از کسب‌و‌کار ما را تشکیل می‌دهند و برایشان ثبات در پلتفرم از اهمیت بسیاری برخوردار است. البته دسته‌ای از مشتریان عادی هم هستند که عاشق سرفیس پرو و ثبات آن هستند. باوجوداین، دوست داشتیم مرزهای فناوری را تا حد امکان جلوتر ببریم و حقیقتا می‌خواستم برای طرفداران نیز کاری کرده باشم. برای همین گفتم، بسیار خب، حالا که شما خواهان باریک‌ترین محصول ممکن و در پی ابداعات جدید از بطن محصول و از دل سیلیکون هستید، ما هم نه‌فقط برای دل طرفداران فناوری، بلکه برای کسانی که مدام در حرکت هستند و در پی ارتباط دائمی اینترنت، با باریک‌ترین و سبک‌ترین دیوایس تمام‌صفحه‌ی ممکن هستند، تا آنجا که ممکن باشد جلو می‌روم. بنابراین، هم هسته‌ی اصلی محصولی را داشتیم که باید همین‌طور عالی ادامه پیدا می‌کرد و هم محصولی طراحی و تکامل دادیم که هم مختص شیفتگان فناوری و هم حرفه‌ای‌هایی بود که خواهان باریک‌ترین و سبک‌ترین محصول بودند.

Surface pro X

استراتژی شما برای نام‌گذاری یکی به‌نام پرو ۷ و دیگری X که در اعداد رومی معادل عدد ۱۰ است چیست؟

کاملا به‌دنبال این بودیم تا خط این دو محصول را از هم جدا کنیم. محصول جدید، پرو ۷ نبود؛ بلکه سرآغاز تراشه و معماری جدیدی بود. بااین‌حال، کسی به قصد خرید معماری یا نسل به فروشگاه نمی‌رود؛ بلکه به محصول نگاه می‌کند و عاشقش می‌شود و آن را می‌خرد. این دو محصول از هم متمایز هستند، پس گفتم اسمشان را هم متمایز کنیم و این برایم مهم بود. با اینکه دلایل بسیاری برای یکی فرض‌کردن این دو وجود دارد، نمی‌خواستم محصولی که روی آن کار کرده بودم، به‌عنوان نسل هفتم شناخته شود؛ درست برعکس لپ‌تاپ. با نگاه به سرفیس لپ‌تاپ ۳ خواهید گفت، خب ازنظر هویت محصول، تقریبا همان محصول ۱۳ اینچ قبلی است که نهایتا حالا بزرگ‌تر از قبل شده.

با اینکه شاید این نام‌گذاری را قبول نداشته باشید، به شما می‌گویم چرا احتمالا یکی از پیچیده‌ترین کارهایی بود که انجام دادیم. به سرفیس نئو و سرفیس دوئو نگاه کردیم و به تمام اسم‌های ممکنی که می‌شد داشته باشند، فکر کردیم. بعد با خودمان گفتیم این‌ها [دستگاه‌ها] چه هستند؟ درنهایت به نئو رسیدیم؛ زیرا باور داشتیم که نئو درواقع فرم‌فکتور نو و جدیدی است.

یعنی معتقدید سرفیس دوئو درکنار سرفیس نئو قرار می‌گیرد؟

کاملا، درواقع دلایل بسیاری وجود دارد. اصل داستان این است که سبک تعامل با هر دو بسیار شبیه یکدیگر است؛ فقط برای نئو ویندوز سیستم‌عامل مناسب و برای دوئو اندروید. چرا؟ چون اندروید هزاران اپلیکیشن مناسب برای اندازه‌ی جیب ارائه می‌دهد. در سطح API یا نوع برداشتمان از دستگاه یا عملکرد لولا یا مزیتی که توسعه‌دهنده با این فرم‌فکتور به‌دست می‌اورد، هر دو یکی محسوب می‌شوند. بنابراین، نقاط اشتراک بسیاری وجود دارد. حتی علاوه‌بر اینکه هرکدام از این دو را می‌توان کنار آن یکی قرار داد، سرفیس دوئو را می‌توان درکنار هر سرفیس دیگری قرار داد. من که این‌طور فکر می‌کنم.

panos panay

چه فلسفه‌ای در پس معرفی محصولاتی است که تا یک سال دیگر آماده نخواهند بود؟

خیلی می‌ترسیدم. حتی روی صحنه هم همین را گفتم و طبق برنامه نبود. تقریبا وقتی به مشخصات [فعلی] دستگاه نگاه می‌کردم. با خودم گفتم شاید اصلا نباید معرفی می‌کردم و حقیقتا از این بابت عصبی بودم؛ اما ازآنجاکه به توسعه‌دهندگان وابسته هستیم، خواستم دنیا نظرم را درباره فرم‌فکتور بعدی بداند، پیش از آنکه باعجله چیز غلطی را اجرا کرده باشم. شاید این دو محصول فعلا دردسترس نباشند؛ اما در چند ماه آینده، آماده‌شان خواهیم کرد و حقیقتا فوق‌العاده خواهند شد و تمام توسعه‌دهندگان شانس این را خواهند داشت تا به خلق جادو بپردازند.

یعنی این‌ها نمونه‌های مرجع برای آینده هستند؟

امیدوارم دنیا بپذیرد و در پاسخ بگوید: «گرفتم، حالا گرفتم چرا دو نمایشگر ذهن را درگیر خود می‌کنند؛ چرا دو نمایشگر فرد را خلاق‌تر و بهره‌ورتر می‌کند؛ پس شروع کنیم» دوست دارم هر شرکتی با نگاه به آن بگوید بسیار خب، انجامش می‌دهیم. تا می‌توان مردم را خلاق‌تر و بهره‌ورتر می‌کنیم.

اینکه چطور در کمتر از یک دهه، مایکروسافت از شرکتی صرفا نرم‌افزاری، به تولیدکننده‌ی سخت‌افزارهایی با طراحی خوب بدل بشود، واقعا تأثیرگذار است؛ ولی چرا سخت‌افزار جایگاه مهم استراتژیکی برای مایکروسافت دارد، به‌جای اینکه صرفا درکنار کارهایش باشد؟

به‌نظرم همان‌طورکه ساتیا گفت، سخت‌افزار برایمان اهمیت استراتژیک بسیاری دارد. من به این موضوع نه از منظر نرم‌افزاری و نه سخت‌افزاری، بلکه به‌عنوان یک محصول نگاه می‌کنم. معتقدم اگر می‌خواهید نرم‌افزار خیلی خوبی بسازید، باید سخت‌افزار هم بسازید؛ زیرا هر دو یک محصول هستند. این همان روشی است که دنیا با آن به جلو می‌رود؛ همانی که هرچیزی را کنارهم قرار می‌دهد. بنابراین، اگر چیزی را برازنده می‌دانید، گوشی یا هر چیزی، درواقع با یک محصول طرف هستید. می‌توان هر نرم‌افزار یا سخت‌افزاری را تحسین کرد؛ اما برازندگی است که اهمیت دارد؛ یعنی سطح کیفیت و طراحی و احساسی که از یک قطعه سخت‌افزار دریافت می‌کنید. به این منظور باید هر دو را توأمان انجام بدهید؛ وگرنه موفق نخواهید شد، نمی‌توانید.

پس چرا اندروید را برای سرفیس دوئو انتخاب کردید؟

خب، این حاصل همکاری با گوگل بود تا به کمک هم محصولی عالی بسازیم. البته نرم‌افزارهای بسیاری را هم ساخته‌ایم؛ مثلا آفیس ۳۶۵ که چقدر روی دو نمایشگر عالی از کار درمی‌آید یا اوت‌لوک که روی اندروید عالی عمل می‌کند و چقدر با دونمایشگر بهره‌وری بیشتر می‌شود. احساس بسیار خوبی دارم از اینکه اپلیکیشن‌ها به چه سطح و لایه‌ای خواهند رفت، از اینکه چقدر مایکروسافت اج معرکه می‌شود؛ بنابراین، مایکروسافت هم با این محصول خواهد درخشید و وقتی می‌گویم بهترین‌های مایکروسافت را با این محصول خواهید داشت، واقعا برایم اهیمت دارد. بااین‌حال، می‌خواستم بهترین‌های اندروید را هم داشته باشم. درحال‌حاضر، در حال همکاری با گوگل هستیم و حتی هنگامی که از محصول حرف می‌زدم، همکارم از آنجا پیام برایم می‌فرستاد؛ زیرا این لحظه برای هر دو ما بسیار مهم بود. ما دوئو را بسیار قوی حمایت خواهیم کرد.

روی صحنه از اینکه سرفیس دوئو را یک تلفن بنامید، تردید داشتید؛ اما این همان اسمی است که مردم قرار است به آن بدهند.

مشکلی نیست. مردم می‌توانند با هر اسمی که می‌خواهند صدایش کنند، فقط می‌خواهم واقعا محصول مفیدی باشد. می‌خواهم به این دلیل آن را تهیه کنید؛ چون که خواسته‌هایتان را ممکن می‌کند.

آیا هیچ تردیدی در درون شرکت برای بازگشت دوباره به صنعت تلفن وجود ندارد؟

گمان نکنم چنین صحبتی اصلا وجود داشته باشد. ما کسب‌و‌کار سرفیس را انجام می‌دهیم که کسب‌و‌کاری بسیار بزرگ با رقم ۵٫۷ میلیارد دلار است که در حال رشد نیز است. دوئو جزو همین کسب‌و‌کار است. نه من و نه ساتیا نه به چشم کسب‌و‌کار گوشی، بلکه به‌عنوان سرفیس می‌بینیم. اصلا مسئله این نیست که آن را تلفن صدا کنیم یا نه، اصلا برایم اهمیتی ندارد. مهم این است که مردم به آن باور داشته باشند، بخرند، استفاده کنند و بهره‌وری‌شان بیشتر شود.





منبع:

https://www.zoomit.ir/2019/10/3/340992/panos-panay-on-microsofts-surface-event/

آنلاین گیمینگ برای همه؛ چرا بازی‌ های آنلاین نیازمند زیرساختی بهتر هستند؟

در طول چند دهه، گیمینگ از نوعی سرگرمی خاص برای افراد خاص تبدیل به جامعه‌ای شامل میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شده. انتظار می‌رود تا سال آتی میلادی، جامعه بازی های آنلاین شامل ۵۶.۸ میلیون بازیکن باشد. به همین صورت انتظار می‌رود بازار بازی‌های ویدیویی تا پایان سال ۲۰۱۹ به درآمد ۱۵۲ میلیارد دلاری در سراسر جهان برسد و بازی‌های آنلاین سهمی ۳۳.۶ میلیارد دلاری از آن رقم دارند؛ یعنی با کمی ارفاق معادل یک سوم درآمد کل صنعت.

محبوبیت روزافزون آنلاین گیمینگ، ارائه تجربه‌ای روان از بازی های آنلاین را به یک الزام برای توسعه‌دهندگان تبدیل کرده و ارائه چنین تجربه‌ای نیازمند یک چرخه توسعه تمام و کمال، پشتیبانی مداوم و گوش سپردن به فیدبک‌های جامعه بازیکنان است. هرچه نباشد این بازیکنان پولی که به سختی درآورده‌اند را صرف این بازی‌ها می‌کنند. برای تحقق این مهم، استخوان‌بندی گیمینگ وابسته به زیرساختی است که هر بازی براساس آن توسعه می‌یابد.

درک زیرساخت‌های رایج

بازی های آنلاین

پیش از توسعه هر بازی جدیدی، توسعه‌دهنده باید نوع زیرساخت مد نظرش را انتخاب کرده و تکنولوژی‌اش را پیرامون آن بنا کند. انتخاب زیرساخت مناسب بخشی مهم از روند توسعه‌ است و از آن مهم‌تر، به‌روزرسانی و برداشتن موانعی است که می‌توانند موفقیت بازی را تحت شعاع قرار دهند.

تشخیص اینکه کدام زیرساخت برای یک بازی مناسب است به فاکتورهای متعددی مانند ژانر بازی، حجم بازی و محدودیت‌های نیروی کاری وابسته خواهد بود. با این همه، مشخصه‌های مختلف بازی‌ها نیاز به زیرساخت‌های مختلف را تعیین می‌کنند. رایج‌ترین نوع از زیرساخت‌ها، هاستینگ مدیریت شده، هاستینگ مدیریت نشده و بک‌اند به عنوان سرویس هستند.

هاستینگ مدیریت شده

سرورهای مدیریت شده همراه با قابلیت‌ها و اپلیکیشن‌هایی از راه می‌رسند که توسط خدمات‌دهنده ارائه می‌شوند. سرورهای مدیریت شده نیازمند نگهداری کمتری هستند و پتانسیل‌هایی اضافه مانند اتواسکیلینگ (تنظیماتی در ظرفیت سرور برای ارائه عملکردی باثبات و قابل اتکا در بازی‌ها) را با خود به همراه می‌آورند.

این زرق و برق‌های از پیش برنامه‌نویسی شده بدان معنا هستند که هاستینگ مدیریت شده هزینه‌های بیشتری نسبت به هاستینگ مدیریت نشده خواهد داشت و احتمالاً انعطاف‌پذیری خلاقانه توسعه‌دهنده را نیز محدود کند.

هاستینگ مدیریت نشده

یک سرور هاستینگ مدیریت نشده یکی از رایج‌ترین زیرساخت‌های مورد استفاده توسعه‌دهندگان بازیست. شرکت‌های مختلف خدمات سرورهای مدیریت نشده را بدون هیچ قابلیت «پیش‌فرض» ارائه می‌کنند. به خاطر همین موضوع، آن دسته از توسعه‌دهندگان بازی که چنین زیرساختی را انتخاب می‌کنند، این آزادی را دارند که هر قابلیت و اپلیکیشنی که برای بازی خود ضروری می‌دانند را روی آن نصب کنند.

با روی آوردن به استفاده از یک سرور مدیریت نشده، توسعه‌دهندگان قادر به صرفه‌جویی چشمگیر در هزینه‌ها هستند اما در عین حال نیاز به یک تیم مجزا برای مدیریت مقیا‌پذیری در ساعات پیک خواهد بود

بک‌اند به عنوان یک سرویس (BaaS)

در زیرساخت بک‌اند به عنوان یک سرویس، تمام مسئولیت‌های مربوط به سرور به اشخاص ثالث سپرده می‌شود. این به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد که روی طرف مصرف‌کنندگان بازی خود متمرکز باقی بمانند. اما نکته منفی این رویکرد آن است که توسعه‌دهندگان بازی باید در خدمت سرویس‌دهنده شخص ثالث باشند.

زیرساخت بک‌اند به عنوان سرویس گزینه ایده‌آل سازندگان بازی‌های آنلاین بزرگ به حساب می‌آید

اگر یک مثال خاص بخواهیم بزنیم، گاهی سرویس‌دهندگان ساختار یا کارکرد زیرساخت خود را تغییر می‌دهند و توسعه‌دهندگان باید در همکاری با آن شرکت شخص ثالث، تغییرات لازم را در بازی خود به وجود آورند.

این موضوع برای توسعه‌دهندگانی که تجربه کاربری را در اولویت قرار می‌دهند و سپس به سراغ اعمال تغییراتی در بک‌اند می‌روند، دردسرساز خواهد شد. البته که زیرساخت بک‌اند به عنوان یک سرویس همچنان گزینه ایده‌آل بسیاری از بازیسازان، خصوصاً سازندگان بازی‌های آنلاین بزرگ به حساب می‌آید.

انتخاب زیرساخت مناسب

مهم نیست کدام معماری زیرساخت به کار گرفته شود، هم نزدیکی فیزیکی بازیکن به سرور و هم سرعت شبکه بازیکنان عواملی هستند که به کاهش لگ و پرفورمنس بهتر بازی منجر می‌شوند. در نتیجه همین مسئله، سروری که در نزدیکی مناطق کم‌جمعیت (از نظر تعداد گیمرها) باشد همان تجربه‌ای را از گیم‌پلی بازی ارائه می‌کند که بازیکنان حاضر در مناطق پرجمعیت به دست می‌آورند.

به عنوان مثال، هنگام عرضه بازی Hunt: Showdown، شرکت آلمانی کرایتک نیازمند رسیدگی به چند اولویت بود تا راهکار زیرساختی‌اش به بهترین کارایی برسد: نزدیکی فیزیکی به مشتریان در سراسر جهان، سرعت اتصال و تاخیر، مقیاس‌پذیری و انعطاف‌پذیری.

کرایتک مشکلات را با راه‌اندازی ۴۰۰ سرور اختصاصی و مقایس‌پذیر در محبوب‌ترین بازارها -عمدتا شامل اروپا و ایالات متحده- برطرف کرد. انتخاب این معماری باعث شد تجربه‌ای روان و بدون لگ از بازی آنلاین Hunt به دست آید و این موضوع درباره اکثریت بازیکنان مصداق دارد.

بعد از عرضه

اکثر بازی‌های مهم سال در فصل پاییز عرضه می‌شوند و هر سال میلیون‌ها نفر پول خود را صرف عناوینی مانند کال آو دیوتی، بتلفیلد، Elder Scrolls Online و همینطور سرویس‌های استریم بازی ابری مانند PlayStation Now می‌کنند.

بعد از عرضه این بازی‌ها، توسعه‌دهندگان از فاز توسعه خارج شده و وارد فاز نگهداری می‌شوند؛ در این مراحله دائماً به‌روزرسانی‌ها و افزونه‌هایی برای بازی منتشر می‌شود که هدف اصلی‌شان، حفظ یا افزایش تعداد بازیکنان فعال است.

یکی از چیزهایی که توسعه‌دهندگان بعد از عرضه بازی روی آن تمرکز می‌کنند، جمع‌آوری و نگهداری اطلاعات به دست آمده از این بازی‌ها و سپس تعامل با آنهاست. یک گزینه محبوب در این مرحله، ادغام زیرساخت با سرویس‌های کانتینر مانند Kubernetes است که یک سیستم کانتینر متن‌باز به حساب می‌آید. این کانتینرها طراحی شده‌اند تا به توسعه‌دهندگان در مدیریت زیرساخت کمک کرده، توسعه را تسهیل کنند و برای بازیکنان بک‌آپ بگیرند.

وقتی امکان ذخیره‌سازی آسان دیتا در این کانتینرها فراهم می‌شود، ارائه به‌روزرسانی‌های حجیم برای بازی‌ها هم تسهیل یافته و کمتر شاهد ارورها و باگ‌های کمرشکن خواهیم بود.

موج بعدی بازی‌ها

همینطور که صنعت گیم و به خصوص آنلاین گیمینگ رشد می‌کند، نیاز به زیرساخت‌های قدرتمند برای پاسخ‌دهی به انتظارات و تقاضاهای گیمرها افزایش می‌یابد. امروز اکثر گیمرها انتظار کمترین تاخیر، فضای ذخیره‌سازی نامحدود، قابلیت اتصال به دیگر بازیکنان در سراسر جهان و بارگذاری سریع‌تر به هنگام پیوستن به بازی‌های آنلاین را دارند. این انتظارات موجب خواهد شد که توسعه‌دهندگان ارتباطات سازنده‌تری با کمپانی‌های ارائه‌دهنده خدمات زیرساخت داشته باشند.

در حال حاضر دورانی هیجان‌انگیز برای بازی‌های آنلاین را تجربه می‌کنیم، زیرا افراد بیشتری نسبت به مثلا ۵ سال پیش قادر به تجربه عناوین آنلاین هستند. و حالا که پلتفرم ابری گوگل استیدیا نیز از راه رسیده، می‌توان آینده‌ای روشن‌تر را برای زیرساخت‌های مورد استفاده در بازی‌های آنلاین متصور شد.

پلتفرم‌هایی مانند استیدیا به متحول کردن صنعت بازی‌های آنلاین ادامه خواهند داد و به مرور زمان،‌ زیرساخت مورد استفاده در بازی‌ها زیر ذره‌بین بازیکنان و منتقدان قرار خواهند گرفت. بنابراین راهی پیش پای توسعه‌دهندگان باقی نخواهد ماند جز اینکه زیرساخت بهتری تدارک دیده و در طولانی‌مدت پشتیبانی کارآمدتری از آن‌ داشته باشند.



منبع:

آیپد 12/9 اینچی و مک بوک پرو 16 اینچی اواخر ۲۰۲۰ با فناوری mini-LED به بازار عرضه می‌شود

مینگ چی‌کو، کارشناس مسائل مربوط به اپل، در یادداشتی اطلاعاتی از برنامه‌ی زمانی کوپرتینویی‌ها برای عرضه‌ی محصولاتش با فناوری mini-LED اعلام کرد که باید منتظر تبلت اپل آیپد ۱۲/۹ اینچی و لپ‌تاپ مک‌بوک پرو ۱۶ اینچی با بهره‌مندی از فناوری mini-LED تا اواخر سال میلادی آینده باشیم.

پیش‌بینی مینگ چی‌کو حاکی از آن است که به‌مرور زمان، بین ۴ تا ۶ محصول اپل از فناوری نمایشگر mini-LED بهره خواهند برد. ظاهرا نخستین دستگاهی که با نمایشگر mini-LED و پردازنده‌ی قدرتمند A14X به بازار عرضه می‌شود، تبلت آیپد پرو ۱۲/۹ اینچی است که احتمالا فصل سوم ۲۰۲۰ دردسترس کاربران قرار می‌گیرد. 

آیپد پرو 11 2018 اپل / Apple iPad Pro 11 2018

مینگ چی‌کو معتقد است محصول بعدی با نمایشگر mini-LED، مک‌بوک پرو ۱۶ اینچی خواهد بود که فصل چهارم ۲۰۲۰ شاهد عرضه‌ی آن به بازار خواهیم بود. پیش‌تر نیز، وی اعلام کرده بود تبلت و لپ‌تاپ اپل اواخر ۲۰۲۰ یا اوایل ۲۰۲۱ با نمایشگر mini-LED معرفی می‌شوند.

باتوجه‌به اینکه نمایشگر با فناوری mini-LED طیف رنگ گسترده (Wide Color Gamut) و نسبت کنتراست درخورتوجه و تاریکی موضعی (localized dimming) ارائه می‌دهد، اپل به استفاده از این نمایشگرها برای محصولات خودش علاقه‌مند است. به‌علاوه‌، نمایشگرهای mini-LED باعث می‌شود پنل دستگاه باریک‌تر شود و مصرف انرژی کمتری داشته باشد و برخلاف نمایشگرهای OLED، کمتر دچار سوختگی پیکسل می‌شوند. 

ناگفته نماند هنوز زمان زیادی تا عرضه‌ی نخستین آیپد پرو با نمایشگر mini LED باقی مانده است و درواقع، هنوز نمی‌توان به‌صورت قطعی درباره‌ی جدول برنامه‌ی زمانی اپل برای تولید آیپد سال ۲۰۲۰ اظهارنظر قطعی کرد. پیش‌تر گفته شده بود کوپرتینونشین‌ها اوایل ۲۰۲۰ آیپد پرو جدیدی معرفی می‌‌کنند. پس، این امکان وجود دارد اپل برای سال آینده دو مدل جدید از آیپد پرو به بازار عرضه کند که احتمالا یکی از آن‌ها آیپد پرو ۱۲/۹ اینچی با نمایشگر جدید خواهد بود. 

کوچک ترین ویدئو پروژکتور فوق دقیق دنیا از راه رسید

یک شرکت تجاری ویدئو پروژکتور جدیدی عرضه کرده که قادر به پخش تصاویر با دقت 1080 پیکسل بوده و به دلیل ابعاد کوچکش کوچک ترین ویدئو پروژکتور دنیا نام گرفته است.

 

 اخبار تکنولوژی ,خبرهای تکنولوژی,کوچک ترین ویدئو پروژکتور

 

این دستگاه که سی آر آر کیو نام دارد، از گوشی های هوشمند کوچک تر است و قادر به پخش تصاویر ۲۴۰ اینچی با دقت ۱۰۸۰ پیکسل است که تا به حال سابقه نداشته است.

 

دستگاه یادشده از طریق بلوتوث یا وای – فای به گوشی یا دیگر منبع پخش فیلم متصل می شود و کاربران می توانند بدون مشکل فیلم ها و ویدئوهای خود را بدین شکل مشاهده کنند. پخش صدای استریو از طریق بلندگوهای های – فای دیگر مزیت استفاده از این سیستم است.

 

عمر باتری این دستگاه دو ساعت بوده و در عرض تنها ۱۵ دقیقه شارژ می شود. از این دستگاه ویدئو پروژکتور می توان در قالب شبکه های لن هم استفاده کرد. قیمت محصول یادشده ۲۹۹ دلار اعلام شده است.

 


منبع:

https://www.beytoote.com/computer/technews/tnews11040827.html